چگونه مادر خوبی باشیم؟ (قسمت اول)
بحث تربیت کودک و نوجوان، از جمله مباحثی است که طرفداران زیادی دارد. بیشتر مادرها میخواهند بدانند چگونه باید فرزندشان را تربیت کنند که در آینده فردی صالح، سالم و مفید باشد. اما متأسفانه غالباً به جای دقت در اصول و ریشههای بنیادین تربیت، مشغول جزئیات میشوند! در بیشتر جلسات تربیتی و مشاوره، پرسشها دربارهی مصادیق جزئی تربیتی است؛ مثلاً میخواهند بدانند چگونه مانع غضب و خشم کودک شوند؛ چگونه اعتماد به نفس را در او قوی کنند؛ چه کنند کودکشان خجالتی نباشد؛ چه کنند که کودکشان باحجاب و نماز خوان شود؛ چطور مانع جیغ زدن او شوند؛ چگونه او را فردی منضبط و خوش قول بار آورند و…!
اما نکتهی مهم اینجاست که اگر ما ساعتها و روزها وقت بگذاریم و مصادیق جزئی را دنبال کنیم، نمیتوانیم حتی در مورد فرزند خودمان در حالتهای مختلف، تمام راههای کلیشهایِ مطرحشده را بشناسیم و عمل کنیم! مثلاً اگر امروز کودکمان لجبازی کرد و ما در مقابل، یک عکسالعمل تربیتی را نشان دادیم، ممکن است فردا در تکرار همان عمل، نیاز به عکسالعمل دیگری باشد!
حال، “تو خود، حدیث مفصل بخوان از این مجمل”! پس در شرایط گوناگون، نیاز به رفتارهای تربیتیِ متفاوتی است؛ که دنبال کردن مسائل تربیتی به صورت مصداقی و جزئی، نمیتواند نیاز پایهای و اساسی ما را در این باره برطرف کند؛ بلکه تنها، مرهمی موقّت است. اما اگر کلّیت و اصل و ریشهی تربیت را پیدا کنیم، امکان ندارد در جزء و مصادیق، راهحلهای مناسب را نیابیم.
متأسفانه آنچه به غلط در اذهان عموم ما شکل گرفته، آن است که میپنداریم خانواده، تربیتکنندهی فرزند است؛ در حالی که خانواده، فقط مجلا و مجرای تربیت است و تربیت حقیقی، به وسیلهی یگانه ربّ عالم یعنی خداوند و واسطههای فیضش، ائمهی اطهار: صورت میگیرد. لذا به هر نسبت که خانواده و به خصوص مادر، مجرای زلالتری برای إعمال این تربیت از ناحیهی خداوند باشد، موفقتر هستند و رسالت خود را بهتر انجام دادهاند که انشاءالله نتیجهی مطلوب را هم خواهند دید.
پس اگر واقعاً میخواهیم مادر خوبی باشیم و نسل خوبی تربیت کنیم، باید با اختیار و ارادهی محکم، قدم در این مسیر بگذاریم و حرکت کنیم. باید موانع را کنار بزنیم و در برابر فشارها و سختیهای مسیر ایستادگی کنیم، تا به اهدافمان برسیم. اگر هر یک از ما بدانیم که فرزندانمان، نسل ما و امتداد وجودی ما هستند و ابدیت ما با تکالیفی که در مقابل آنها داریم، رقم میخورد، انگیزهی بیشتری برای قدم نهادن در این مسیر پیدا خواهیم کرد.
اولیترین و اصولیترین قدم در تربیت فرزند، این است که مادر به چند نکته بسیار مهم و اساسی توجه داشته باشد و به آنها عمل کند:
- مادر باید نقش و جایگاه خود را به عنوان یک «انسان» بیابد؛ یعنی مقام انسانی خود را بشناسد و مسیر رسیدن به آن را پیدا کند و به سوی آن حرکت نماید که اگر مقام انسانی خود را شناخت؛ سایر موارد ذکر شده را در درون آن خواهد یافت.
- جایگاه «زن» بودن خود را در هستی و خلقت بشناسد و در جهت ظهور استعدادهای خود کوشا باشد.
- مقام «همسر» بودن خود را بشناسد و برای ایفای این نقش، تمام تلاش خود را بکند.
- مقام خود را به عنوان «مادر» بشناسد و وظایف و تکالیف مربوط به این نقش را به نحو احسن انجام دهد.
پس یک زن، برای اینکه بتواند مادر خوبی باشد، باید بفهمد چرا انسان شده، چرا زن شده، چرا همسر و چرا مادر شده است و تکلیفش در هر کدام از این نقشها و جایگاهها چیست.
در حقیقت اگر نگاه و اندیشهی ما به نقشهایمان در زندگی، درست و الهی باشد، میتوانیم جایگاهمان در تربیت را بیابیم و عاملی عالی، برای تربیت فرزندانمان باشیم. اما متأسفانه ما مادران، بدون اینکه نقش انسانی، زن بودن و به خصوص همسر بودن خود را درست ایفا کنیم، دنبال ایفای نقش مادری خود هستیم و نقصهای تربیتی خودمان را در مصداقهای جزئی رفتاری و فعلی کودکمان دنبال میکنیم! غافل از اینکه تا ریشه را اصلاح نکنیم، نقصها ترمیم نمیشود و حتی اگر ظاهراً هم اصلاحی صورت گیرد، مقطعی است و پس از طی زمانی اندک، از جای دیگر و به نوعی جدید سرباز میکند و نمایان میشود و دوباره ما را به دنبال یافتن و اصلاح این مصداق جدید میکشاند؛ که در نهایت ما را در تربیت دچار سردرگمی خواهد کرد. دقت کنید! تا ما عمق و ریشهی خود را نشناسیم، این چرخه مرتب تکرار میشود.
در واقع ما مادرها با مشقت، سختی و دربهدری، دنبال یافتن راه حل برای اصلاح این مصداقها هستیم و بدون نظر به ریشه و اصل، پیامدهای عمل کردن یا نکردن به این راه حلها را تحمل میکنیم. در صورتی که اگر مقداری به خود فشار بیاوریم و اصل، عمق و ریشه را بیابیم و با تمام وجود آن را ادراک کنیم، اگر سختیهای درمانِ دوری از ریشه را تحمل کنیم و عقبماندگیهای خود را جبران کنیم، قدم در مسیری اصولی و درمانی اساسی گذاردهایم.
اولین قدم اصولی آن است که بدانیم ما قبل از مادر و همسر بودن, زن هستیم. پس باید شناخت و معرفتی صحیح در این باره داشته باشیم و همراه این شناخت، در مسیر عملی نیز حرکت کنیم و تکالیف خود را در این زمینه به بهترین شکل ممکن، انجام دهیم تا بتوانیم به نقش همسری و مادری برسیم. به عبارت دیگر اگر نقش و جایگاه خود را بشناسیم و در جهت رسیدن به این مقام تلاش کنیم, به تربیت درستی دست مییابیم.
اما اینکه چگونه این مقام را بشناسیم، موضوعی است که در جلسهی آینده به بررسی آن میپردازیم.
کارشناس تربیتی: خانم مریم جوکار